مست شد...
خواست که ساغر شکند!
عهد شکست...
فرق پیمانه و پیمان ز کجا داند، مست...
مست شد...
خواست که ساغر شکند!
عهد شکست...
فرق پیمانه و پیمان ز کجا داند، مست...
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه، بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
ادامه مطلب
دل، ماهی خستهای که در تور افتاد
در چاله عجب نیست اگر کور افتاد
ادامه مطلب
پر میکشم از پنجره ی خواب تو تا تو
هر شب من و دیدار،در این پنجره با تو
ادامه مطلب
درین محاکمه تفهیم اتهام ام کن
سپس به بوسه ی کارآمدی تمام ام کن
ادامه مطلب
گفته بودی درد دل کن گــــــــــاه با هم صحبتی
کو رفیق راز داری؟ کــــــــــــــو دل پرطاقتی؟
ادامه مطلب
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
شب هجران نکند قصد دل آزاری من
ادامه مطلب
ﺟﺸﻦ ﻣﯿﻼﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯽ ﺭﻭﻡ
ﺩﺭﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﮕﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺁﺳﻤﺎﻥِ ﺑﯽ ﺍﻧﺘﻬﺎ
ادامه مطلب
روز میلادم گذشت
متفاوت تر از همیشه...
ادامه مطلب
گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفت
سالها هست که از دیدهی من رفتی لیک
ادامه مطلب
تعداد صفحات : 4